آخرین ماه گمشده

برای رایلی اوه، زندگی به عنوان آخرین ستاره سقوط کرده آن چیزی نیست که باید باشد. میراث الهی جدید او حتی با قدرت جادویی جالبی همراه نیست. نیمی از دوستان و خانواده او (از جمله والدینش) نمی توانند او را به خاطر بیاورند. و علاوه بر این، کل قبیله گوم به خاطر کشتن الهه خرس غار و از بین بردن توانایی های شفابخش آنها، از او عصبانی هستند.

اما هنگامی که خشم آنها به جوش می آید و گروهی از جادوگران خانه رایلی را نفرین می کنند، او می داند که این وظیفه اوست که جادو را به قبیله خود بازگرداند، حتی اگر به معنای ورود مخفیانه به دنیای معنوی باشد.

خوشبختانه، رایلی در این مسیر تنها نیست. رایلی همراه با خواهرش، هتی، با دال، پسری متولد بهشت با موهای سفید تکان‌دهنده آشنا می‌شود که ممکن است تمام حقیقت را درباره این که کیست، نگوید. آنها با هم با هیولاهای شرور مبارزه می‌کنند، دنیاهای تاریک زیر آب را کشف می کنند و برای نجات سرزمین مردگان از سرنوشتی که هیچ‌کس نمی توانست پیش بینی کند مسابقه می‌دهند.

و این بار، رایلی اجازه نخواهد داد چیزی سر راه او قرار گیرد. زیرا او نمی تواند این احساس را که چیزی وحشتناک در راه است از بین ببرد – و جامعه با استعداد به تمام قدرت هایی که می توانند به دست آورند نیاز دارند.