خون آشام

اتمام موجودی

جاناتان هارکر، وکیل جوان انگلیسی، به قصد انجام معامله‌ای ملکی به قصر کنت دراکولا در شهر ترانسیلوانیا می‌رود. مردم محلی وقتی متوجه می‌شوند که او قصد عزیمت به آن قصر را دارد، به او هشدار می‌دهند و وقتی می‌بینند هارکر توجهی نمی‌کند، صلیب‌ها و طلسم‌هایی را به وی می‌دهند تا نگهدار او باشد. هارکر با وجود این‌که ترسیده و کالسکه‌اش نیز مورد حمله‌ی گرگ‌ها قرار گرفته، از مقصدش روی برنمی‌گرداند و به قصر کنت دراکولا می‌رسد. در بدو ورود متوجه می‌شود که کنت دراکولا برخلاف تصوراتش مردی مهربان، فرهیخته و مهمان‌نواز است؛ اما دیری نمی‌گذرد که می‌فهمد او زندانی قصر دراکولاست.

 

تا این‌جای کتاب دراکولا، برام استوکر دو شخصیت اصلی کتاب را معرفی می‌کند که نقش مهمی در پیشبرد داستان دارند. اما وقتی دو شخصیت زن وارد روایت نویسنده می‌شوند، داستان از آن چیزی که بود پیچیده‌تر می‌شود. نامزد هارکر، مینا ماری، در انگلستان زندگی می‌کند. او دوستی به نام لوسی دارد که سه مرد به او پیشنهاد ازدواج داده‌اند: دکتر سیورد، دکتر هولم‌وود و دکتر موریس. او دست آخر به دکتر هولم‌وود جواب مثبت می‌دهد. زندگی لوسی کاملاً عادی به‌ نظر می‌رسد؛ تااینکه‌‌ یک کشتی روسی در ساحل نزدیک شهر غرق می‌شود و پنجاه‌ جعبه‌ محموله‌ از آن باقی می‌ماند که از قصر دراکولا آمده‌اند. لوسی بعد از این ماجرا، در خواب راه‌ می‌رود و به‌ قبرستان‌ شهر سر می‌زند. مینا، لوسی را در حالی پیدا می‌کند که رنگ‌پریده‌ و بیمار است و دو علامت قرمز زیر روی گلویش دیده‌ می‌شود! علامتی که خوش‌آشام‌ها از خود به جای می‌گذارند.

 

آیا لوسی به یک خون‌آشام تبدیل شده‌؟

آیا کنت دراکولا وارد انگلستان شده‌ است و قربانی‌های دیگرش را انتخاب کرده‌؟

سرنوشت جاناتان‌ هارکر و نامزدش، مینا، چه می‌شود؟

افزودن به سبد خرید
  • مشخصات محصول
  • نظرات

رمز عبورتان را فراموش کرده‌اید؟

ثبت کلمه عبور خود را فراموش کرده‌اید؟ لطفا شماره همراه یا آدرس ایمیل خودتان را وارد کنید. شما به زودی یک ایمیل یا اس ام اس برای ایجاد کلمه عبور جدید، دریافت خواهید کرد.

بازگشت به بخش ورود

کد دریافتی را وارد نمایید.

بازگشت به بخش ورود

تغییر کلمه عبور

تغییر کلمه عبور

حساب کاربری من

سفارشات

مشاهده سفارش

سبد خرید